کد مطلب:130004
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:131
اعزام بشیر بن حذلم از سوی امام زین العابدین
نگاهی به حركت كاروان حسینی از كربلا به كوفه و از آنجا تا شام نشان می دهد كه امام (ع) بر اوضاع مسلط بود و تبلیغات دروغین را آشكار می كرد و اوضاع را بر ضد حاكمان تغییر می داد و حقایق پنهان را آشكار می ساخت. در حقیقت راه و روش ایشان روش اقدام و تأثیرگذاری بود، نه انفعال و تأثیرپذیری.
از این جاست كه به راز فرستادن بشیر بن حذلم شاعر از سوی امام (ع) به مدینه پی می بریم. او - به عنوان فرستاده امام (ع) و به عنوان شاعری قوی و تأثیرگذار بر احساسات - چنان تأثیری در جامعه گذارد كه اوضاع مدینه دگرگون شد و مردم شهر از زن و مرد و كوچك و بزرگ برای استقبال از اهل بیت (ع) پیامبر بیرون آمدند. امام (ع) فرصت را غنیمت شمرد و برای مردم به ایراد سخن پرداخت؛ و همان خطابه ای را خواند كه میزان تأثیر آن به زودی آشكار شد.
سید ابن طاووس گوید: «بشیر بن حذلم گفت: چون به آنجا - یعنی مدینه - نزدیك شدیم علی بن الحسین همراه بار و بنه و زنان و فرزندان فرود آمد و چادر به پا كرد و فرمود: «ای بشیر خدا پدرت را رحمت كند، مردی شاعر بود آیا تو هم چیزی از شعر می دانی؟ گفتم: بلی ای فرزند رسول خدا! من نیز شاعرم. فرمود: به مدینه برو و مدینه و مردم را از شهادت ابا عبدالله (ع) باخبر كن. بشیر گوید: من اسبم را سوار شدم و با شتاب رفتم تا وارد مدینه شدم. [1] چون به مسجد النبی (ص) رسیدم، صدایم را به گریه بلند كردم و چنین سرودم:
«ای مردم مدینه دیگر این شهر جای ماندن نیست؛
زیرا حسین (ع) كشته شده است و باید فراوان اشك ببارید؛
پیكر او در كربلا آغشته به خون شد؛
و سرش را با نیزه كردند و گرداندند؛
آن گاه گفتم: ای مردم! علی بن الحسین (ع) با عمه ها و خواهرانش در نزدیكی شهر منزل كرده و مرا فرستاده است تا شما را نزد او راهنمایی كنم». [2] .
[1] الملهوف، ص 226، به نقل از آن تسلية المجالس، ج 2، ص 460؛ و ر. ك: مثيرالاحزان، ص 112؛ ينابيع المودة، ج 3، ص 93.
[2] الملهوف، ص 226؛ نيز ر. ك: مثيرالاحزان، ص 112؛ تسلية المجالس، ج 2، ص 460؛ ينابيع المودة، ج 3، ص 93.